وبلاگ فرهنگي، علمی،ادبی، آموزشی (سرباز.ایرانشهر)
به اين وبلاگ خوش آمدید.
نويسندگان

ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢﻭقتی ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ... ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ !! ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ... ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟؟ ... ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ؟ ... ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ... ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ... ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﺧﺐ ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !!! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ... ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ... ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!! ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ ... ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ !!! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ ...

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:بچگی,مادر,بیماری,احساس,درد,حس,عشق,درک,حواس, ] [ 8 قبل از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله ش زندگی کند . دستان پیرمرد می لرزید و چشمانش تار شده بود و گام هایش مردد و لرزان بود. اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع می شدند .اما دستان لرزان پدر بزرگ و ضعف جسمانیش خوردن غذا را برایش مشکل می ساخت ... نخود فرنگی ها از توی قاشق قل می خوردند و روی زمین می ریختند یا وقتی لیوان را می گرفت شیر از داخل آن روی زمین می ریخت پسر و عروسش از آن همه ریخت وپاش کلافه شده بودند. پسر گفت باید فکری برای پدر کرد به قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سر و صدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده ام .. پس زن و شوهر برای پیرمرد در گوشه ای از اتاق میز کوچکی قرار دادند ... در آنجا پیرمرد تنها یی غذایش را می خورد در حالیکه سایر اعضای خانواده سر میز از غذا خوردنشان لذت می بردند.

 از انجا که پیرمرد یکی دو ظرف را شکسته بود حالا در کاسه ای چوبی به او غذا می دادند. گهگاه آنها که چشمشان به پیرمرد می افتاد متوجه می شدند همچنان که در تنهایی غذا می خورد چشمانش پر از اشک است . اما چیزی که این پسر و عروس به زبان می آوردند تذکرهای تند و گزنده بود. که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او می دادند اما کودک چهارساله شان در سکوت شاهد تمام رفتارها بود . یک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازی با تکه های چوبی دیدکه روی زمین ریخته بود . پس با مهربانی از او پرسید چی میسازی پسر عزیزم ؟

پسرک با ملایمت جواب داد یک کاسه ی چوبی تا وقتی بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدهم ؟،بعد لبخندی زد و به کارش ادامه داد....

[ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:کاسه, پیرمرد, پدر,مادر,پسر, عشق, محبت , علاقه, اشک ,تنهایی,وفا, مهر,, ] [ 8 قبل از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

رابطه زیبا و شگفت انگیز ادیسون و مادرش!

مادرم کسی بود که زندگی مرا ساخت. او برای من بهترین، درست‌کارترین و معتمدترین آدم روی زمین بود و تنها به خاطر وجود او بود که احساس می‌کردم چیزی مرا به ادامه...

لطفا به ادامه مطلب برويد.

 


ادامه مطلب
[ شنبه 15 مهر 1391برچسب:اديسون,پشتكار,مادر,درك,معلم,علاقه,اميد, ] [ 11 قبل از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

                     نظام جديد ارتباطي

نظام جديد ارتباط با بچه ها، بر احترام متقابل و مهارت بنا مي شود. نظامي كه احترام دو طرف را حفظ مي كند: امير نه ساله، عصباني به خانه آمد. او قرار بود با همكلاسي هايش به گردش دسته جمعي بروند اما باران تمام برنامه ها را خراب كرده بود. مادر تصميم گرفت كه از راه تازه اي وارد شود و حرفهاي كليشه اي را كنار بگذارد:

-گريه كه كاري را درست نمي كند من كه باران را نمي سازم پس چرا از دست من عصباني هستي؟ مادر بخودش گفت (( پسرك از اينكه به پيك نيك نرفته دلخور شده است. او مي خواهد بانشان دادن عصبانيتش مرا در دلخوري اش شريك كند. حق دارد. من مي توانم با نشان دادن اينكه احساسات او را درك مي كنم و براي آن احترام قائلم كمك بزرگي به او بكنم.)) مادر پس از اين گفتگوي دروني به امير مي گويد:

-خيلي دلخوري؟

-آره!

-خيلي دلت ميخواس ميرفتي پيك نيك؟

-درسته!

-همه چيز درست بود اما حيف بارون اومد!

-بله

لحظه اي در سكوت گذشت. سر انجام امير سكوت را شكست و گفت:

مهم نيست، فرداهم روز خداست. ظاهرا عصبانيت او فرو كش كرده بود. امير تمام بعد از ظهر را در آرامش كامل گذراند. معمولا وقتي او عصباني به خانه مي آمد تمام افراد خانه را از خود بيزار مي كرد. باعث عصبانيت همه مي شد و تا موقع خواب آرام و قرار نمي گرفت. اين گونه ارتباط بر قرار كردن با كودك چه ويژگيهايي دارد و اجزا آن كدامند؟ وقتي طفل از خود احساساتي قوي بروز مي دهد، نمي تواند حرف كسي را گوش كند. از نصيحت و اندرز هم كاري ساخته نيست؛ انتقادي را هم قبول نمي كند. او از ما توقع دارد كه در كش كنيم. توقع دارد بفهميم در آن لحظه بخصوص در درون او چه مي گذرد. بچه ضمن اينكه نمي خواهد آن چيزي را كه تجربه مي كند آشكار كند، ميل دارد مورد درك واقع شود. اين يك بازي است، بازيي كه بچه در جريان آن فقط كمي از احساساتش را نشان مي دهد و از ما مي خواهد بقيه را حدس بزنيم.

 

[ شنبه 4 شهريور 1391برچسب:كودك,كودكستان,معلم,پدر,مادر,سئوال,نگراني,بچه,امير,نصيحت ,ارتباط,پند,درك ,خانواد,احساس, ] [ 10 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

حرفهاي بي ثمر

والدين از حرف زدن با بچه هايشان وقتي جوابهايي مثل ((هيچي))‌ مي شنوند نااميد مي شود

-         كجا بودي؟ بيرون چكار مي كردي   

- هيچي

والدين كه سعي مي كنند منطقي باشند خيلي زود در مي يابند كه اين چقدر مي تواند ملال انگيز باشد. يك مادر مي گفت: (( من سعي مي كنم با بچه ام منطقي باشم اما كار به جايي مي كشد كه صورتم از خشم كبود مي شود اما اوباز به من بي توجه است. وقتي هم كه جيغ مي كشم فقط به جيغهايم گوش مي دهد.)) بچه ها غالبا از حرف زدن با والدين طفره مي روند: آنها از اينكه مورد نصيحت و انتقاد واقع شوند دلخور هستند. آنها فكر مي كنند پدر و مادر ها بيش از حد حرف مي زنند. ديويد هشت ساله به مادرش مي گويد:

-         وقتي ازت يه سئوال كوچولو ميكنم چرا اينهمه جواب ميدي؟ همين بچه به دوستانش مي گويد:

-     من به مادر هيچي نميگم. اگه باهاش حرف بزنم ديگه به بازي نمي رسم. يك ناظر علاقه مند وقتي به حرفهاي پدر و مادر و بچه اي گوش مي دهد با كمال تعجب در مي يابد كه چطور طرفين به حرفهاي هم كم گوش مي دهند! گفت و گوي آنها بيشتر به گفتار هاي يك طرفه شبيه است. يك طرف قضيه انتقاد و راهنمايي مي كند و طرف ديگر منكر همه چيز مي شود و به التمامي مي پردازد. تر اژدي چنين رابطه اي نه به فقدان محبت  بلكه به نبود احترام بر مي گردد.

زبان روز مره ما براي حرف زدن با بچه ها كافي نيست. ما براي دستيابي به بچه ها و كاهش نا اميدي پدر و مادرها ، به روش تازه اي احتياج داريم، روشي كه حرف زدن را هم در بر مي گيرد.

[ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:كودك,پدر,مادر,معلم,انتقاد,ايراد,ملال,دلخوري, ] [ 2 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

براي اينكه بتوانيم اعتماد بچه هايمان را بيشتر به خودمان جلب كنيم بايد آنها را درك كنيم .

به اين پرسش و پاسخ توجه كنين:

 ((مريم)) دوازده ساله پريشان و گريان بود. دختر عموي مورد علاقه اش بعد از تمام شدن تابستان به خانه اش بر مي گشت:   مريم: فاطي داره ميره، من دوباره تنها ميشم .  مادر: ميتوني يه دوست ديگه بگيري! مريم: من تنها ميشم! مادر: عادت ميكني. مريم: اوه مامان (باهق هق). مادر: تو با اينكه دوازده سالته هنوز يه بچه جيغ جيغوئي مريم خيره به مادر نگاه كرد و به اتاقش گريخت. اين صحنه مي توانست پايان خوشتري هم داشته باشد. احساسات يك بچه بايد جدي گرفته شود، حتي اگر خود موقعيت چندان جدي نباشد. از نظر مادر، شايد جدا شدن يك بچه از همبازيش آنقدر مهم نباشد كه او را به گريه وادارد، اما اين دليل نمي شود كه با بچه همدردي نكند. مادر بايد به خود مي گفت:

- مريم ناراحت است. من بهتر از هر كس مي توانم به او بفهمانم كه دردش را حس مي كنم. شايد بهتر بود او يك يا تمام اين حرفها را به دخترش مي زد:

الف) بدون فاطي تنها مي شوي.!

ب) دلت برايش تنگ مي شود.!

ج) به راستي جدا شدن از يك دوست سخت است.!

د) خانه بدون فاطي واقعا خالي است.!

چنين واكنش هايي مي تواند بين والدين و بچه روابطي گرم به وجود آورد. وقتي احساسات بچه درك شد، تنهايي و ناراحتي خودرا كم كم فراموش مي كند و عشق او نسبت به مادر افزايش مي يابد چون مادر او را درك كرده است. همدردي مادر به منزله تسلايي براي ضمير جريحه دار شده بچه موثر واقع مي شود.

[ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:همدردي,احساس,درك,بچه ,پدر,مادر,دوست, ] [ 4 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

مقاصد پنهان

همه سوالات بچه ها هدفدار است وقتي بچه ها سوال مي كنند، اگر ما اوليا و معلمان آگاهي و دقت لازم را داشته باشيم به راحتي مي توانيم در دنياي بچه ها وارد شويم و اعتماد آنها راجلب نموده وبه آنها اطمينان داده و از استرس آنان  بكاهيم.

((امير)) پنج ساله، در اولين ديدارش از كودكستان كه هنوز مادرش او را همراهي مي كرد به نقاشي هاي روي ديوار نگاه كرد و با صدايي شبيه فرياد گفت:

_ كي اين نقاشي هاي زشت را كشيده؟ مادر دستپاچه شد و با ناباوري نگاهي به پسر انداخت و شتا بزده گفت:

- اين اصلا درست نيست به يك نقاشي قشنگ بگوييم زشت است. معلم كه به منظور اصلي بچه از سئوال پي برده بود، لبخندي زدو گفت:

- اينجا لازم نيست نقاشي هاي قشنگ بكشي. اگه دلت بخواد ميتوني نقاشي زشت هم بكشي. لبخندي بر لبان امير نقش بست. چرا كه براي سئوال پنهان خويش پاسخي يافته بود ((بابچه اي كه خوب نقاشي نمي كند چيكار مي كنين؟ )) بعد امير يك مسلسل شكسته از زمين برداشت و باقيافه حق بجانبي پرسيد:

- كي اين مسلسل را شكسته؟ مادر پاسخ داد:

- براي تو چه فرقي ميكنه كه كي اينو شكسته؟ تو كه كسي رو اينجا نميشناسي؟ اميردنبال اسم مخصوصي نبود. او مي خواست بفهمد چه بر سر بچه هايي كه اسباب بازي ها را مي شكنند مي آيد. معلم كه باز مفهوم سئوال را در يافته بود جواب مطلوبش را داد:

- اسباب بازي براي بازي كردنه بعضي وقتا هم مي شكند. خوب پيش مياد. اميرراضي به نظر مي رسيد. او از پاسخ هاي معلم اطلاعات لازم را به دست آورده بود(( چه خانوم خوبيه. زود عصباني نمي شه حتي وقتي عكس زشت مي كشيم يا اسباب بازي مي شكنيم. اينجا آدم راحته.)) امير دستي براي مادر تكان داد و به اتفاق معلم رفت تا اولين روز كودكستان را شروع كند.

[ جمعه 30 تير 1391برچسب:كودك,كودكستان,معلم,پدر,مادر,سئوال,نگراني,بچه,امير, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

هيچ پدر و مادري با اين انديشه كه براي كودك خود زندگي تلخي را تدارك ببينند از خواب بيدار نمي شوند .هيچ مادري به خود نمي گويد : امروز تا آنجا كه ممكن است سر بچه ام داد مي زنم ،غر مي زنم و تحقيرش مي كنم . بر عكس اكثر مادران صبحگاهان تصميم مي گيرند كه : امروز روز آرامش است . نعره اي ،خشمي در كار نيست . اما ناخواسته باز با لحني كه هميشه سعي داريم از آن پرهيز كنيم سخناني بر زبان مي آوريم كه مشكلاتي را بوجود مي آورند.در ادامه مي خواهم مطالبي را تحت عنوان گفت وگو با اطفال كه از چند كتاب تربيتي استخراج شده  ارائه كنم تا راهنمايي براي شما والدين در جهت هرچه بهتر تربيت كردن بچه ها باشد.

منتظر مطالب باشيد.

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:كودك,تلخ,پدر,مادر,معلم,خانواده,دختر,پسر, ] [ 9 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

ده نكته برتر

1-     مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن دست مادرت را ببوس.

2-     اگر کسی تورا پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.

3-     هیچوفت به کسی که غم سنگینی دارد نگو"می دانم چه حالی داری" چون در واقع نمی دانی.

4-     یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس واقبال است.

5-     هیچ وقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است خودش این را می داند.

6-     از صمیم فلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

7-     وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواهی جوابش بدهی ،لبخند بزن وبگو"برای چه می خواهی بدانید؟"

8-     در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن.

9-     هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

10-هیچ وقت پایان فیلم ها وکتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن

[ چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:مادر,عشق,فيلم,سن,؛غم, ] [ 7 قبل از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

روشهاي صحيح مطالعه و ياد گيري

*آمادگي براي مطالعه

كودك مقدمات خواندن را به طور رسمي در كلاس اول دبستان ياد مي گيرد. اما درستي و سرعت اين يادگيري با اين كه تا حد زيادي به روش معلم و چگونگي كتابهاي درسي و وسايل كمك آموزشي بستگي دارد و بر پايه هايي استوار مي شود كه پدر و مادر و نزديكان كودك يا مربي او بر پا كرده اند. وقتي كه شما در خانه يا در كودكستان با كودك بازي مي كنيد و با او حرف مي زنيد ممكن است هر گز به اين فكر نباشيد كه انديشه و ذهن كودك را براي خواندن و مطالعه آماده مي كنيد. او هنگام بازي و گفتگو با شما بسياري از چيزها را كه در خواندن و مطالعه اثر فراواني دارد ، مي آموزد. ولي اگر شما از آماده كردن او براي خواندن و مطالعه احساس خستگي كنيد و برنامه اي منظم براي كتاب خواندن و بازي كردن و حرف زدن با او نداشته باشيد، نبايد انتظار داشته باشيد كه او در كلاس اول دبستان خواندن را به آساني ياد گيرد. كودكاني كه در بزرگسالي در شمار مطالعه كنندگان خوب و ماهر قرار مي گيرند، بيشتر آنهايي هستند كه خوب فكر كردن، خوب گوش دادن و خوب حرف زدن را در كودكي يادگرفته اند. براي شروع مطالعه ابتدا بايد خود را از هر جهت آماده كنيم. خويشتنداري، تقويت اراده، اعتماد به نفس، تمركز حواس ، مقدمه هاي ضروري براي مطالعه و ياد گيري مي باشند اين آمادگيها عمدتا از طريق آموزش و تمرين به دست مي آيند و دانش آموز را به فرايند مطالعه و يادگيري علاقه مندتر مي سازد. به منظور هر چه بيشتر آماده شدن براي مطالعه و از بين بردن ترس احتمالي بايد براي مطالعه برنامه ريزي كرد و در آن برنامه هدف، زمان و مقدار مطالب آموختني را دقيقا مشخص نمود. بايد به خاطر داشت كه مطالعه مفيد و اثربخش بستگي به علاقه نسبت به مطالب خواندني و كاربرد ماهرانه روشهاي درست مطالعه مي باشد. مطالعه بيشتر باعث مي شود كه روشهاي خواندن را بهتر بيا موزيم و كاربرد روشهاي مطالعه خواندن را آسانتر، سريعتر و لذت بخش تر مي سازد .

[ چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:يادگيريريا,مطالعه,پدر,مادر,والدين,معلم,مدرسه,بازي,حرف,اجتماع, ] [ 5 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

پيشگيري از حسادت

مهمترين روش پيشگيري از حسادت، علاقه و محبّت،درك و امنيت خاطر همراه با انضباط عادلانه است. و زماني كه مادر كودك جديدي به دنيا مي آورد بايد برنامه ها طوري تنظيم گردد كه از بروز حسادت جلو گيري نمايد كودك بزرگتر در آن زمان نبايد به مهد كودك فرستاده شود و اطاق خوابش نبايد تغيير يابد، بايد هر نوع تغييري مدتها قبل از تولد نوزاد جديد صورت گيرد. كودك را بايد براي خريد وسايل نوزاد همراه برد حتي بهتر است به كودك پول داد تا چيزهايي براي نوزاد خريداري نمايد اگر مادر به جايي مي رود بهتر است كودك در منزل خودش باشد به شرطي كه شخصي را كه قرار است از او مراقبت كند كودك دوست داشته باشد وگرنه به منزل يكي از اقوام نزديك كه مورد علاقه كودك است فرستاده شود. بايد كودك را تشويق به مراقبت از نوزاد كرد مثلا در استحمام كودك بزرگتر به مادر كمك كند تا  پوشك  نوزاد را عوض نمايد و اشياء لازم را برايش بياورد به شرطي كه موافق اين كار باشد وگرنه نبايد وي را وادار به اطاعت و انجام چنين كارهايي كرد  اگر كودك مي خواهد نوزاد را ناز و نوازش كند و با او بازي كند، والدين بايد اجازه اين كار را به وي داده و در   عين حال مراقبش باشند تا آزاري به نوزاد نرسد وقتي كه مادر نوزاد را بغل مي كند بهتر است پدر يا ساير اعضاي حاضر در منزل كودك بزرگتر را بغل كرده يا نوازش كنند بايد كوشش كرد كه كودك مطمئن شود كه والدين او را مانند سابق دوست دارند. وظيفه والدين است كه تحمّل عصبانيت و حسادت فرزند را كرده و آن را بپذيرند نه اين كه مانند او عكس العمل نشان دهند، ناديده گرفتن حسادت در كودكان براي اطرافيان به ويژه والدين دردي را دوا نمي كند بلكه باعث شدت يافتن اين احساس مي شود در اين رابطه به جاي آن كه بي تفاوت باشيم و يا احساساتي شويم بايد سعي كنيم فرد خود را شناخته احساساتش را درك كنيم و با يافتن علتهاي ايجاد حسادت و اتخاذ روشهاي صحيح و منطقي از حسادت او كم كرده و يا آن را از بين برده تا بدين وسيله روح او را از نابساماني و عذاب نجات دهيم.

[ دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:حسادت , آسيب, پيشگيري,مادر, كودك, , ] [ 9 قبل از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]

دسته گلی برای مادر 

مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلي ......


ادامه مطلب
[ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:مادر,گل,بهشت,صبر, ] [ 10 بعد از ظهر ] [ غلامقادر ملازاده ]
درباره وبلاگ

به وبلاگم خوش آمديد.نيازمند نظرات مفيد شما هستم. با سپاس : ملازاده
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 1161
بازدید کل : 255670
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 70
تعداد آنلاین : 1



............................


------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------- ------------------------------------------------------ ---------------
کد اپلود عکس
................................................................
بک لینک فا