مدیریت چیست؟ مدیریت را به گونه های متفاوت تعریف کرده اند. صاحب نظری ،مدیریت را هنر اجرای امور به وسیله دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان ، تاکید ورزیده است. گروهی مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به هدف معیّن توصیف کرده اند.

با توجه به تعاریف فوق لازم است کسانی که مدیر می شوند توانائیهایی داشته باشند تا در وقت لازم بتوانند به راحتی  مشکلات و بحرانها را با کمترین خسارت پشت سرگذاشته و با مدیریت خوب راندمان کاری بالایی داشته باشند. توانائیهای مختلف هر فرد را می توان مهارت آن فرد دانست.

کسانی که به عنوان مدیر منصوب می شوند لازم است مهارتهای سه گانه مدیریت را داشته باشند.

رابرت کاتز مهارتهای مورد نیاز مدیران را به صورت فنی ،انسانی و ادراکی طبقه بندی کرده است.(علاقه بند1372)مهارت به توانائیهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می شود اشاره می کند.

1- مهارت فنی:

توانایی در اجرای وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است را ،مهارت فنی گویند. مهارتهای فنی از طریق کارورزی و تجربه حاصل می شوند. مدیران معمولا این مهارتها را طی دوره های آموزشی یا کارآموزی فرا می گیرند. نظیر دانش، فنون و روشهای برنامه ریزی، بودجه بندی ،کنترل ،حسابداری ،امورمالی، کارگزینی ،کارپردازی و غیره . ویژگی بارز مهارت فنی دستیابی به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می باشد. مهارتهای فنی مورد نیاز مدیران آموزشی علاوه بر موارد بالا شامل مهارت و تبحّر در برنامه ریزی آموزشی ، ارزشیابی آموزشی ،راهنمائی آموزشی ،فنون و روشهای تدریس و فنون اداری و مالی آموزش وپرورش است.

مدیر آموزشی برای اجرای وظایف خاص خود باید از مهارتهای کافی و لازم برخوردار باشد(علاقه بند1372)

2-مهارت انسانی:

توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و اجرای کار به وسیله دیگران ،فعالیت موثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزه های افراد و تاثیر گذاری بر رفتار آنان را مهارت انسانی گویند. مهارت انسانی در نقطه مقابل مهارت فنی است . یعنی کار کردن با مردم در برابر کار کردن با اشیاء و چیزها .داشتن مهارت انسانی مستلزم آن است که شخص پیش از هر چیز خود را بشناسد، به نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشد، عقاید و افکارش بر خود او روشن باشد، اعتماد به نفس داشته باشد، به دیگران اعتماد کند به عقاید، ارزشها ،احساسات آنان احترام بگذارد، آنان را درک کند، از تاثیر گفتار و کردار خویش بر دیگران آگاه باشدو بتواند محیط امن و قابل قبولی برای جلب همکاری دیگران فراهم سازد.

مهارتهای انسانی به راحتی قابل حصول نیستند و فنون و روشهای مشخصی ندارند. کنش و واکنش متقابل با مردم و حساسیت نسبت به انگیزه ها ، انتظارات و رفتار آنان کمک می کند تا شخص به مرور بتواند ضمن درک عوامل شکل دهنده رفتار انسان ،راه و رسم کار کردن با مردم و اثر گذاری بر رفتار آنان را بیاموزد.

مدیر آموزشی برای اینکه بتواند در شمار یکی از اعضای موثر محیط آموزشی در آمده و میان اعضای تحت رهبری خود همکاری و تفاهم به وجود آورد، باید به حد کافی از مهارتهای انسانی بهره مند باشد.(علاقه بند1372)

2-مهارت ادراکی :

توانایی درک پیچیدگی های کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک واحد را مهارت ادراکی گویند. به عبارت دیگر توانایی در ک و تشخیص وابستگی کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر و تشخیص اینکه تغییر در هر یک از بخشها ،الزاما بخشهای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد .آگاهی از این روابط و شناخت اجزا و عناصر مهم در موقعیتها ی مختلف ،مدیر را نسبت به تصمیم گیری یا اقدام قادر می سازد تا موجبات اثر بخشی سازمان و رضایتمندی کارکنان را فراهم کند.

اکتساب مهارت ادراکی مستلزم آموزش نظریه های علوم رفتاری به ویژه تئوری های سازمان ،مدیریت و تصمیم گیری و کاربرد عملی آنهاست.

به زبان ساده مدیری که دارای مهارت ادراکی است به راحتی می تواند ارتباط بین تمام اجزاء،عناصر،عملکرد و فعالیتها را روشن ساخته و تاثیر آنها را برهم مشخص نماید.او می داند که تمام اجزاءمدرسه همانند اجزاء یک ساعت در ارتباط نزدیک با هم کار می کنند و بر هم اثر می گذارند به همین دلیل قبل از اتخاذ هر گونه تصمیمی به تاثیر آن تصمیم بر عملکرد معلمان ،کارکنان ،دانش آموزان و در نهایت کارایی مدرسه توجه نموده وبا پیش بینی این تاثیرات نسبت به اجرا یا عدم اجرا ی آن اقدام می کند.

منبع : راهبردهایی در مدیریت آموزشگاهی

تلیف : گروه آموزشی مدیران ابتدائی آموزش وپرورش

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: